🖼️ چهرهای که ساخته شد، نه کشف شد
خامنهای چهرهای نبود که از مردم برخیزد — بلکه ساخته شد. با عکسهایی با نور طلایی، اشعار مذهبی، و تعبیرهایی چون «نایب امام زمان» و «خورشید ولایت»، برایش تقدس ساختند تا از پاسخگویی فرار کند. در حالیکه حقیقت زندگی مردم، چیزی جز فقر، شکنجه، و سرکوب نبود.
🌍 برندسازی جهانی برای فریب بیرونی
در خارج از ایران، خامنهای چهرهای متفاوت از داخل ساخت. دیدارهایی با چهرههای شناختهشده مثل نلسون ماندلا را به تصویر کشیدند — و وقتی ماندلا در سال ۱۹۹۲ در یک دیدار رسمی به او گفت: «ای رهبر من» (O my leader)، این جمله تبدیل به اسطوره شد.
اما پشت این صحنه، واقعیت چیز دیگری بود: در داخل، مردم با فقر، سانسور، و خشونت مواجه بودند — و خود خامنهای از ترس همان مردم، در انزوا و بُنگر زندگی میکرد.
🎯 دشمنسازی و تصویرسازی منفی از منتقدان
هر صدای منتقد یا معترض، در پوسترها و رسانههای حکومتی بهعنوان «صهیونیست»، «منافق»، یا «بیریشه» معرفی شد. این دشمنسازی، راهی بود برای بیارزش کردن نقد و موجهسازی خشونت.
📺 ابزارهای تبلیغاتی: صداوسیما، سینما، کتاب درسی
سریالها، فیلمها، کتابهای درسی و خطبهها همه در خدمت تصویرسازی واحدی بودند: رهبر مقدس، مردم فریبخورده، و دشمنی دائمی در بیرون. از مختارنامه گرفته تا سخنرانیهای مکرر، همه در یک راستا عمل کردند — نه آگاهی، بلکه تکرار.
📱 فضای مجازی و ارتش سایبری
بودجههای هنگفتی صرف ساختن اکانتهای فیک، رباتهای تبلیغاتی، و فحاشی سازمانیافته در فضای مجازی شد — فقط برای اینکه تصویری غیرواقعی از «محبوبیت» و «اقتدار» رهبر نشان داده شود.
🚨 نتیجه تبلیغات دروغین
- نفرت از دین و ارزشها بهخاطر مصادره آنها توسط قدرت.
- افسردگی و بیاعتمادی عمیق به هرچیز رسمی.
- ساختن شکاف بین نسلها، و پناه بردن مردم به مهاجرت و سکوت.
- بقای یک دیکتاتور، فقط با تصویر نه با حقیقت.