اینجا برای کسانیست که فکر میکنند «ایران = جمهوری اسلامی»،
باید یکبار برای همیشه بفهمند:
این رژیم هیچوقت ایران نبوده و نخواهد بود.
ما این صفحه را نوشتیم تا کسانی که هنوز نمیدانند،
ببینند چه کسانی کشور ما را اشغال کردهاند — و تا کجا پیش رفتند.
بعد از انقلاب، گروهی از آخوندها و نیروهای شبهنظامی،
با پشتیبانی خارجی، دولتی را روی ریل گذاشتند که خود را
«مشروعدان اسلامی» معرفی کرد. اما در عمل،
جای مردم ایران، فحشا، فساد و سرکوب کاشت.
این چهار دهه، بیشتر به یک کودتای مقدس شبیه بود تا انقلاب مردمی.
وعدههایشان برای جذب بود، اما ابزار کار ترس و چوبهدار اعلام شد.
خامنهای بزرگ نشده در یک رأیگیری مردمی —
او را با سیاسیبازی و پشتپرده به صدر رساندند.
سپاه و بسیج، که قرار بود حافظ دین باشند،
تبدیل شدند به ماشین وحشت در خیابانها و زندانها.
آنها نه برای مردم کار کردند، نه برای ایران —
بلکه برای حفظ تارهای قدرتی که خود تار خود را پیچیدند.
آنها نه فقط روح ما را نشانه رفتند، بلکه تلاش کردند نام ایران را از خاطره محو کنند.
ما مردمان نجیب این سرزمین هستیم —
نه رهبرانی که از پشت تحریم میرویم،
نه جماعتی که برای بقای قدرت،
خواهان زندان و شکنجهاند.
همه کسانی که میگویند “ایران از رژیم است”،
باید بدانند: آن رژیم از «ما» نیست.
از همه آنهایی که باعث پایان خونین این رژیم شدند،
صمیمانه سپاسگزارم — چه با فریاد، چه با تحلیل، چه با عدالت.
ما امروز میتوانیم بایستیم،
چون این دیکتاتورها دیگر هدف تیر نیستند، بلکه
خونشان در دیوار و تاریخ خشکیده.
حالا وقت آنست که «ایران» دوباره آغاز شود — نه به اسم آخوند، نه با تفنگهای سایه، بلکه به دست مردم و روح بزرگ این سرزمین.
«این رژیم زائیدهی دروغ بود، اما مردم ایران زاییدهی حقیقتاند. آنهایی که مردم را میفریبند، هیچ حرمتی برای این خاک ندارند.»